loading...
بهترین سایت مطلب - مطلبستان
Mr.Hidden بازدید : 161 دوشنبه 1390/08/09 نظرات (0)

مقدمه:

تولد یک کودک می تواند باعث به هم ریختگی قوی احساسات مادر شود. هیجان، لذت، حتی ترس. اما می تواند باعث چیزی که انتظارش را ندارید هم بشود: افسردگی

افسردگی مادر پس از تولد بچه، می تواند در طول مدت و شدت بروز آن از افسردگی خفیف تا انواع شدید متفاوت باشد.

 

بسیاری از تازه مادران یک افسردگی خفیف و کوتاه مدت را پس از زایمان تجربه می کنند.  تخمین زده می شود، که 70 تا 85 درصد زنان این افسردگی خفیف را که غم زایمان هم گفته می شود. به درجاتی تجربه می کنند. این وضعیت شامل علایمی مانند غم و اضطراب هستند که معمولاً در اولین روزهای پس از زایمان آغاز می شود و به مدت 7 تا 10 روز ادامه می یابد.

حدود 10 درصد از تازه مادران شکل شدیدتری از افسردگی به نام افسردگی پس از زایمان را تجربه
می کنند. احساس همراه مانند غم، اظطراب و بی قراری می تواند آنقدر شدید باشد که با وظایف روزانه تداخل کند. افسردگی پس از زایمان می تواند در هر زمانی طی 6 ماه اول پس از زایمان بروز کند. اگر بدون درمان گذاشته شود، می تواند یکسال یا بیشتر طول بکشد. در موارد نادر، یک شکل شدید تر افسردگی به نام جنون پس از زایمان می تواند بروز یابد. بعضی نشانه های این بیماری روانی شبیه افسردگی پس از زایمان بوده ولی شدیدتر می باشند.

تجربه افسردگی پس از زایمان یک عیب یا ضعف شخصیتی نیست. برای بسیاری این یک بخش طبیعی از زایمان است. خبر خوب این است که برای بسیاری، ترکیبی از درمان پزشکی و معیارهای مراقبت شخصی می تواند علائم را بهبود بخشد.

 

 

علائم و نشانه ها

 

علایم ونشانه های افسردگی پس از زایمان بسته به اینکه افسردگی چه شکلی داشته باشد متغیر است. علائم و نشانه های عمومی غم زایمان و افسردگی پس از زایمان شامل موارد زیر است:

- خشم

- احساس بی ارزشی، بی کفایتی، شکست یا گناه

- گریه کردن

- بی صبری و زودرنجی

- بی قراری

- غمگینی

- خستگی، بی خوابی یا بدخوابی

- نوسانات خلق

 

این علائم و نشانه ها با غم پس از زایمان (که می تواند همراه با احساس تنهایی، اضطراب، گیجی و فراموشکاری باشد) از چند روز تا چند هفته از بین می روند.

چنین علائمی با افسردگی پس از ازیمان شدیدتر و با دوام تر هستند. ممکن است با توانایی عملکردتان تداخل کند و می تواند مضافاً شامل موارد زیر باشد:

- احساس کرختی احساسی یا حس گیر افتادن

- ترس از آسیب زدن به خود یا به نوزاد

- تمرکز و تفکر مختل

- عدم احساس لذت در زندگی

- کاهش علاقه به فعالیت جنسی

- افزایش یا فقدان توجه به نوزاد

- کاهش وزن یا وزن گیری قابل توجه

- دوری گزینی از خانواده یا دوستان

 

سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، کرختی یا افزایش تنفس ممکن است اتفاق بیفتد، گرچه اینها علائم اصلی افسردگی نیستند.

 

علائم و نشانه های همراه با جنون پس از زایمان که نادر است.این علائم شدیدتر هستند و معمولاً زود شروع می شوند و شامل:

- خشم و آشفتگی

- گیجی یا نادانی

- فکر آسیب زدن به خود یا به نوزاد

- هذیان و توهم

- بدبینی

  • تفکرات یا سخنان عجیب

 

 

علتها:

علت واضحی برای افسردگی پس از زایمان وجود ندارد. احتمال دارد که عوامل فیزیکی، احساسی یا شیوه زندگی در بروز این حالت نقشی ایفا کنند.

 

تغییرات فیزیکی

پس از زایمان، بدن شما دچار یک سری تغییرات فیزیکی می شود که منجر به افسردگی می گردد. بلافاصله پس از تولد، سطح هورمونهایتان دچار نوسان می گردد. مثلاً سطح استروژن و پروژسترون که به میزان زیادی طی حاملگی افزایش می یابند به طور ناگهانی افت می کند. این تغییر ناگهانی می تواند افسردگی را باعث شود، درست مانند تغییرات هورمونی کوچکتر که می توانند باعث نوسان احساسی و فشار پیش از عادت ماهیانه شوند.

 

هورمونهایی که توسط غده تیروئید ساخته می شوند، هم ممکن است دچار افت ناگهانی شوند. این غده که در قاعده گردن قرار گرفته است به تنظیم متابولیسم بدن(اینکه چطور بدن شما انرژی را از غذایی که می خورید می گیرد و ذخیره می کند کمک می کند. اگر تیروئید شما هورمون کافی تولید نکند شما احساس خستگی، سستی و افسردگی می کنید.

علاوه بر تغییرات سطح هورمونها، میزان خون بدن شما، فشار خونتان، دستگاه ایمنی و متابولیسم بدنتان همگی پس از تولد کودک تغییر می کنند. این تغییرات می تواند بر اینکه شما به لحاظ فیزیکی و عاطفی چه احساسی دارید، اثر بگذارند و موجب خستگی و نوسانات احساسی شوند.

 

عوامل احساسی

 اگر بی خوابی می کشید یا در کارهای نوزادتان غرق شده اید، مشکلات کوچک ممکن است بسیار بزرگتر به نظر برسند. مشکل در سازگاری با چیزهایی که قبل از زایمان به راحتی از پس آنها بر می آمدید، می توانند منجر به نا امیدی و افسردگی شوند. سایر اثرات عاطفی که می تواند با افسردگی مربوط باشد، شامل موارد زیر است:

- احساس از دست رفتن هویت- شما که قبل از تولد بچه آنگونه بودید.

- تجربه  نارضایتمدانه از تولد مانند دوری گزینی همسر یا عوارض پزشکی که می تواند با مراقبت از بچه تداخل نماید.

- اضطراب، انتظار یا شک غیر واقعی در مورد مادر خوب بودن یا بچه خوب داشتن

- احساس کاهش جذابیت

- احساس کاهش کنترل شما  بر زندگی

 

اثرات شیوه زندگی

عواملی در شیوه زندگی نیز می توانند منجر به افسردگی شوند مانند:

 

- نوزادی با نیازهای بسیار

- خسگی زیاد از مراقبت از نوزاد جدید یا چند بچه

- مشکلات مالی

- فقدان حمایت از سوی همسر، خانواده و دوستان

- درد پس از زایمان یا عوارض زایمانی

- مشکلاتی با شیردهی

- مشکلات ارتباطی

 

عوامل خطر

 

افسردگی پس از زایمان زنان را در همه سنین و نژادها تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند بعد از تولد هر یک از بچه ها اتفاق افتد و نه فقط اولین نوزاد. اگر شما تجربه افسردگی پس از تولد یک فرزند را داشته باشید، شانس تجربه افسردگی در حاملگی بعدی بین 50 تا 100 درصد است. سابقه فردی افسردگی نیز میزان خطر را افزایش می دهد.

 

چه وقت باید به دنبال کمک پزشکی بود

 

اگر پس از تولد نوزاداتان احساس افسردگی می کنید، می توانید آمادگی پذیرش آن را داشته باشید. غم پس از زایمان و افسردگی پس از زایمان به طور کلی به ترکیبی از مراقبت فردی و درمان پزشکی به خوبی پاسخ می دهند. درمان زودهنگام می تواند منجر به پاسخ سریع بشود.

 

غم پس از زایمان عموماً 10 روز پس از تولد نوزاد از بین می رود. استراحت بیشتر ی دریافت کمک از دوستان و خانواده می تواند، در سازگاری بیشتر با استرسها به شما کمک کند. به هر حال اگر علائم و نشانه های افسردگی بعد از چند هفته از بین نروند یا اگر آنقدر شدید هستند که با توانایی انجام کامل کارهای روزانه شما تداخل می کنند، به پزشک مراجعه کنید.

ممکن است شکل شدیدتری از افسردگی را داشته باشید که نیاز به درمان پزشکی داشته باشد.

اگر کسی را دارید که مشکوک هستید علایم جنون زایمان را نشان می دهد، فوراً در خواست کمک پزشکی کنید. منتظر و امیدوار به بهبودی خود به خودی نباشید. جنون پس از زایمان ممکن است منجر به تهدید ها و رفتارهای تهدید کننده زندگی بشود.

در واقع تحقیقات پیشنهاد می کند که 5 در صد از زنانی که دچار جنون پس از زایمان هستند خودکشی می کنند و 5 در صد آنها بچه هایشان را می کشند. این ارقام ممکن است در جمعیت کلی بیشتر باشد. میزان خودکشی در جمعیت عمومی یک درصد است. میزان بچه کشی (کشتن کودکان زیر 5 سال) در جمعیت عمومی یک نسبت خیلی کوچک از یک درصد است.

غربالگری و تشخیص

برای ارزیابی احتمال افسردگی پس از زایمان پزشکتان نیاز دارد که علائم و نشانه های شخصی شما را بررسی کند. چرا که احساس خستگی و اشباع شدن پس از تولد بچه مسئله شایعی است.

در ضمن پزشک ممکن است آزمایشات خونی در خواست کنند که تعیین کند آیا یک تیروئید کم فعال ممکن است باعث ایجاد علائم افسردگی در شما شده باشد یا خیر.

اگر این غده هورمون کافی ترشح نکند، ممکن است احساس خستگی کسالت و افسردگی کنید. در این مورد پزشک ممکن است داروی تیروئید برایتان تجویز کند.

 

درمان

افسردگی پس از زایمان،  به عنوان یک مشکل پزشکی تشخیص داده و درمان می شود. درمان بستگی به شدت افسردگی شما و نیازهای فردی تان دارد اما می تواند شامل رواندرمانی، داروهای ضد افسردگی و درمان هورمونی باشد.

 

مراقبت از خود

اگر شما افسردگی پس از زایمان دارید، می توانید قدمهایی برای کمک به بهبودی خود بردارید. این موارد را امتحان کنید:

- عادات سلامتی خوب را تمرین کنید

- تا می توانید استراحت کنید. زمانی که کودک شما خواب است، بخوابید یا استراحت کنید. ورزش کنید و تغذیه مقوی بخصوص با استفاده از غلات، میوه و سبزی ها داشته باشید.

 

 

 

برای خود وقت بگذارید

- اگر احساس می کنید تمام کار دنیا روی سر شما ریخته است، برای خود زمان بگذارید. لباس بپوشید، از خانه بیرون بروید و یک دوست را ببینید یا کاری را انجام دهید. یا زمانهایی را برای تنها بودن با همسر خود اختصاص دهید.

- از تنهایی بپرهیزید.

- با همسر خود، خانواده و دوستان در مورد احساساتتان صحبت کنید. با مادرتان هم می توانید صحبت کنید، در این صورت می توانید از تجربه او استفاده کنید.

 - انتظارات واقعی از خود داشته باشید.

- تا جایی که راحت هستید کار انجام دهید و بقیه را برای استراحت بگذارید. گاهگاهی از دوستان و خانواده برای نگهداری از کودکتان کمک بخواهید.

Mr.Hidden بازدید : 100 پنجشنبه 1390/07/21 نظرات (0)

 

آشنایی با خواص کرفس


کرفس سلطان سبزی‌هاست و تمام بخش‌های این گیاه مفید و شفابخش است.

این گیاه به ارتفاع 20 تا 60 سانتی متر است و ساقه‌ای منشعب دارد. کرفس گیاهی است که در تمام دنیا به راحتی می روید .این گیاه در بسیاری از مناطق ایران از جمله سیستان، خوی و بندرعباس می‌روید.

دانشمندان بر این عقیده‌اند که کرفس بهترین ماده غذایی برای برطرف کردن عفونت مجاری ادرار و اسید اوریک بالا از طریق ضدعفونی مجاری ادراری است، همچنین وجود روغن‌های فرار در کرفس علاوه بر ایجاد عطر خوشایند این گیاه، باعث گشاد شدن مجاری کلیه می‌شوند و دفع اسید اوریک را تسهیل می‌کند.

تجربه نشان داده است که کرفس و غذاهای حاوی آن بوی بد دهان را از بین می‌برد که احتمالاً به دلیل ترکیب موادی که در معده تولید می‌شوند با مواد معطر کرفس است.

این گیاه حاوی ویتامین (ث) زیادی است و به همین دلیل مصرف آن به تقویت لثه ها کمک کرده و از بروز بیماری اسکوربوت پیشگیری می‌کند. مصرف کرفس همچنین به افراد کم خون، توصیه می‌شود. اسیدهای چرب فرار موجود در این گیاه، محرک اشتهاست.

پتاسیم موجود در کرفس علاوه بر تحریک ادرار باعث کاهش فشار خون می‌شود و به همراه گوگرد موجود در آن بیش از همه برای بیماران مبتلا به نقرس و افرادی که از دردهای مفصلی و روماتیسم رنج می برند، توصیه می‌شود.

این گیاه دارای خاصیت ضدمیکروبی است و در بهبود آسم و سرماخوردگی‌های ریوی مناسب است. آب کرفس به صورت غرغره برای رفع گلو دردهای خشک به دلیل خاصیت ضدعفونی کننده اش مفید است. همچنین آلودگی میکروبی ضعیف در روده نیز در اثر تریپین از بین می‌رود.

این گیاه حاوی درصد بالایی فیبر است، بنابراین ملین بسیار مناسبی به شمار می‌آید و مصرف برگ و ساقه های کرفس در مورد کسانی که از ناراحتی های گوارشی نظیر یبوست رنج می‌برند بسیار نافع است.

کرفس همچنین ضد نفخ است و تب را پایین می‌آورد. مصرف آن به خصوص به افراد درگیر با بیماریهای قلب و عروق و بالا بودن چربی‌های خون بسیار توصیه می‌شود، این گیاه از تصلب شرائین جلوگیری می‌کند.

ویتامین B6 و اسید پانتوتنیک موجود در آن به همراه منیزیوم و کلسیم اثر مثبتی در تقویت ماهیچه ها داشته و دارای اثرات شگرف در آرامش روانی است.

نقش بسیار موثر دیگر این گیاه، تاثیر آن در کاهش وزن است؛ به حدی که افرادی که از 1 لیوان عصاره کرفس به همراه لیموترش به شکل هر روزه یا یک روز در میان در زمان استفاده از رژیم‌های کاهش وزن، بهره  برده‌اند، یک تا دو کیلوگرم کاهش وزن علاوه بر میزان عادی داشته اند.

در برخی از متون به اثرات مثبت کرفس در تقویت نیروی جنسی مردان اشاره شده است، البته این موضوع تاکنون به اثبات نرسیده است.

این گیاه به دلیل دارا بودن مقدار زیادی آنتی اکسیدان از سوی محققین آمریکایی به عنوان یکی از ده ماده غذایی که می تواند با سرطان مقابله کند، نام برده شده است. همچنین مصرف آن به شدت به افراد درگیر با سنگ کلیه و سنگ های مجاری ادراری توصیه می‌شود.

جوشانده این گیاه، گرفتگی صدا را درمان می‌کند و برای سرمازدگی مفید است. این گیاه حاوی فسفر بوده و در تقویت حافظه و ازدیاد هوش کارآمد است. در نسخ قدیمی به نقش افزایش دهنده شیر مادر، توسط این گیاه اشاره شده است.

تخم کرفس نیز دارای خواص مفید بی شماری است. تخم این گیاه حاوی کلسیم بالاست که ممکن است نقش مهمی در کاهش فشار خون ایفا کند، این تخم ادرارآور بوده و یکی از بهترین داروها برای پاک کردن اسید اوریک در بدن است؛ از این رو برای درمان نقرس و آرتروز و روماتیسم مناسب است. البته دانه کرفس در مواردی موجب سقط جنین می شود و به همین دلیل در دوران بارداری منع مصرف دارد.

خوردن کرفس برای بیماران مبتلا به صرع نیز مضر است زیرا حملات آنها را تحریک می‌کند. همچنین در افرادی که به ورم کلیه مبتلا هستند، منع مصرف دارد.

انواع کوهی این گیاه علاوه بر خاصیت ضددرد و التهاب، اثر کاهنده ای بر ترشح اسیدهای معده دارد. دانشمندان دریافته اند که مصرف گیاه کرفس کوهی ترشح اسید معده را کاهش می دهد و توصیه می‌کنند که افرادی که از ترشح زیاد اسید معده رنج می‌برند و به اصطلاح به زخم معده دچار هستند با وجودی که منع مصرف سبزیجات خام وجود دارد، به مصرف کرفس کوهی بپردازند.

در نسخ قدیمی اشاره شده است که برای ریشه کن کردن روماتیسم باید روزی 1 لیوان آب کرفس خام را تا 21 روز خورد.

همچنین یکی از پزشکان به نام لئونس کارلیه (LEOCE CARLIER) برای درمان سرمازدگی، پاشویه و حمام گرم کرفس را تجویز و توصیه می‌کند.

Mr.Hidden بازدید : 130 چهارشنبه 1390/07/20 نظرات (1)
 
*** Hacker واقعی = سامورايی :
کسی که هدفش از نفوذ به سيستم‌ها نشان دادن ضعف سيستم‌های کامپيوتری است نه سوءاستفاده ...

*** Wacker (واکر):
کسی که هدفش از نفوذ به سيستم‌ها، استفاده از اطلاعات آن سيستم‌هاست (جرو هکر‌های کلاه‌ سياه )

*** Cracker (کراکر):
کسی که هدفش از نفوذ به سيستم‌ها، خرابکاری و ايجاد اختلال در سيستم‌های کامپيوتری است. (جرو هکر‌های کلاه‌ سياه )

*** Preaker :
از قديمي‌ترين هکرها هستند که برای کارشان نياز (و دسترسی) به کامپيوتر نداشتند و کارشان نفوذ به خطوط تلفن برای تماس مجانی، استراق‌سمع و ... بود. اين جزو آموزش من نيست چون کار خيلی بديه

هک چيست و هکر کيست و چگونه ميشود هک کرد؟

نياز ما به امنيت کامپيوتری... چرا؟
هزاران نفر در عرض روز آن لاين هستند چه به خاطر شغل و چه به صورت خصوصی.اين رشد اينترنتی رو در کل انفجار اينترنتی مينامند و اين رشد روند رشد اينترنت رو با خودش عوض ميکنه.
10 سال پيش همه سرورها از طرف آدمهای تکنسين مديريت ميشدند که به يک مساله بيش از همه چيز اهميت ميدادند : امنيت سرور. ولی امروزه اکثر سرورها رو آدمهای معمولی مديريت ميکنند که بين اونها خيلی کم افرادی پيدا ميشن که اطلاعات کافی در مورد محافظت کردن سرورهاشون دارند. آمار اينجور سرورها به طرز معجزه آسايی رو به افزايش است. با وجود اين باز هم مديران شرکتهای بزرگ مردم رو به اين راه تشويق ميکنند و ادعای اين رو ميکنند که اينترت امن است. آيا اين مساله درست است؟ نه برای اينجور افراد دروغ گفتن جزو زندگی روزمره حساب ميشه ولی از يک طرف هم بخوبی اين مساله رو ميدونند که اينترنت مکان امنی نيست. اين مساله روز به روز بدتر خواهد شد چون افرادی که اطلاع کافی در اين رابطه ندارند فکر ميکنند که همه چيز مرتب و درست است. ولی واقعيت از چيز ديگری صحبت ميکند : همه روزه هکرها و کناکر ها به تعداد بيشماری از سرورهای به ظاهر امن نفوذ ميکنند. بحث کار کردن افرادی که اطلاع خيلی کمی راجع به امنيت دارند در يک شبکه خيلی خيی مهمه. اينگونه افراد نور چشمی های هکرها هستند چون همينهاهستند که در ها رو با وجود همه مسائل امنيتی به روی هکرها باز ميکنند. مديران کارکشته شبکه به اين موضوع خواهند خنديد : مگر ميشود که شخصی نداند که چه برنامه ای و چه تولزی روی سيستمش کار ميکند؟ جواب : بله ميشود! مثال : کدوم يک از شماها ميدونين که با برنامه ورد پرفکت که زير ام اس داس کار ميکرد برنامه ای بود به اسم : قبر! اين زير برنامه از طريق يک پنجره فرمان امکان تهيه اسکرين شوتتز رو از زير همه برنامه های زير داس به کاربر ميداد. در زمان خودش همچين آپشنی زير يک برنامه واژه نگار کاملا جديد بود. اين برنامه زير برنامه ديگری به اسم کانورت داشت ! که اون کار درست کردن فايلهايی رو بر عهده داشت که مستقيم زير ورد ايمپورت ميشدند. نکنه جالب توجه اينه که امکان دسترسی مستقيم به اين تولزها از زير ورد نبود! براي همين خيلی کم افرادی پيدا ميشدند که از اين برنامه و تولزها آگاهی داشتند.چه جوابی دارين اگر که من بگم : زير يکی از آپشن های ويندوز اين آپشن وچود داره که ويندوز به محظ اينکه شما آن لاين ميشين تمام فايلهای خصوصی شماره سريال هاي برنامه هاتون و شماره کارت اعتباری شما رو به يک آدرس ميل ميکنه؟ اين آپشن ميشه که غير فعال بشه ولی شما از فعال بودنش خبر داشتين که اقدام به غير فعال کردنش بکنين ؟ نتيجه يک آمار گيری ميگه: از هر 800 نفری که هميشه برای يک مقصود خاص از يک برنامه مشخص استفاده ميکنند تنها 2 نفر از برنامه به طور کامل استفاده ميکنند!! يک نصيحت بهتون ميکنم: هيچ وقت ادعا نکنين که راجع به يک موضوع همه چيز رو ميدونين. هيچوقت. با روند رشد اينترنت شرکتهای توليد نرم افزار نيز سريع خود را رشد دادند و همزمان برنامه های متنوع توليد کردند.

چگونه هك نشويم:
اگر شما از هنوز هم از ويندوز xp استفاده ميكنيد ميتوانيد از فايروال(ديوار اتش يا انتي هك)خود ويندوز xp استفاده كنيد.
به كنترل پنل رفته و وارد Networking Connection شويد.در انجا روي ايكون dial up كه ساخته ايد راست كليك نيد و properties را انتخاب كنيد سپس تب Advanced را انتخاب كنيد و تيك مخصوص فعال كردن فايروال را فعال كنيد.
تجربه نشان داده كه ويندوزهاي 98 ,me به راحتي هك ميشوند.بهتر است از ويندوز 2000 و xp استفاده كنيد.و حتما براي ويندوز 2000 هر سه سرويس پك موجود را نصب كنيد.همچنين براي ويندوز XP هم سرويس پك 1 عرضه شده كه ان را ميتوانيد از بازار به راحتي تهيه كنيد ويندوز XP به همراه سرويس پك 1 امن ترين سيستم عامل ميباشدهمچنين ميتوانيد از فرمت امن NTFS روي اين ويندوزها استفاده كنيد كه خود عاملي جهت جلوگيري از دستيابي ديگران به داده هاي شماست.اگر در ياهو ايميل داريد و چنانچه فايلي براي شما فرستاده شد ميتوانيد از طريق خود Norton Anti Virus سايت ياهو چك كنيد.چنانچه در چت كسي به شما پيشنهاد دادن عكس يا فايل داد بدون رودرواسي درخواست كنيد به ادرس ايميل شما بفرستد.از ورود به سايتهاي شخصي كه به شما پيشنهاد ميشود خودداري كنيد مخصوصا اگر ادرس به صورت چند عدد كه مثل يك ادرس IP ميباشد.ياهو مسنجر خود داراي يك فايروال ميباشد.ميتوانيد از منوي Login گزينه Privacy Setting را انتخاب كنيد و در داخل تنظيمات Connection فايروال را انتخاب كنيد.برنامه هاي انتي ويروس و انتي هك هم انواع زيادي دارند


Mr.Hidden بازدید : 121 یکشنبه 1390/07/17 نظرات (0)

ژل‌،چسب و واکس ها برای مو ضرر دارند؟

به طور کلی، در مورد ترکیباتی که برای مو استفاده می‌شود (مانند فرم‌دهنده‌ها یا صاف‌کننده‌ها و یا حتی نرم‌کننده‌ها که به طور شایع استفاده می‌شود) رعایت چند مساله بسیار مهم است... …

اول اینکه ترجیحا از مواد و ترکیبات یا محصولاتی استفاده شود که دارای مهر استاندارد، پروانه وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی بوده و از مارک های شناخته شده ای باشند که اثرات، مضرات، هشدارها و عوارض ناشی از استفاده آن روی ذکر شده باشد.
ساقه مو، ترکیبی از یک کراتین است که اگر چه در ظاهر این کراتین به نظر مرده می رسد اما مو در واقع قسمت فعالی است که در زیبایی انسان تاثیر زیادی دارد و خیلی از افراد نسبت به آن حساس هستند. اگر چسب ها و تافت هایی که برای زیبایی مو استفاده می شود از مواد شیمیایی نامرغوب و ناشناخته تهیه شده باشد، می تواند به ساقه مو آسیب بزند.
استفاده مکرر و طولانی مدت از بعضی از این مواد شیمیایی چه به صورت فرم دهنده ها، چه چسب موها یا ژل هر چند با خود ریشه و پوست سر تماس نداشته باشد اما می تواند باعث شکنندگی ساقه مو، کدر شدن، مات شدن و تغییر رنگ و تغییر شکل در ساقه مو شود.
به عبارت ساده تر استفاده غیر اصولی و غیربهداشتی از این مواد شیمیایی که گاهی اوقات ترکیبات آنها شناخته شده نیست می تواند به مو صدمه بزند و حالت شفاف و براق را از مو بگیرد. مساله دیگر این است که این ترکیبات شیمیایی وقتی با سطح پوست سر تماس پیدا کند مانند هر ماده دیگری می تواند باعث واکنش های آلرژیک شود و در صورتی که موادی شبیه چسب (شبیه موادی که گاهی در چسب ناخن استفاده می شود) در آنها وجود داشته باشد به دلیل ترکیبات تقریبا سمی که در داخل چسب ها است وقتی به مقدار زیاد مصرف می شود توسط سطح پوست جذب شده و می تواند به پوست آسیب برساند و واکنش های آلرژیک را به وجود آورد.
در ضمن اگر این محصولات حاوی مواد چرب و روغنی باشید و توسط جوان هایی که زمینه ابتلا به آکنه و جوش را دارند مورد مصرف قرار بگیرد، می تواند زمینه ساز بروز ضایعات پاپولی یا ضایعات آکنه ای در اطراف موی سر، ناحیه پیشانی، ناحیه گیجگاه و پشت سر شود.
پس توجه کنیم که استفاده بیش از حد از محصولاتی که بتواند سطح پوست سر را بپوشاند و نگذارد که پوست سر به طور طبیعی تنفس داشته باشد و با هوای آزاد در ارتباط باشد، باعث ایجاد ضایعات جوش مانندن آکنه ای اختصاصی می شود که اگر همراه با واکنش های آلرژیک باشد، برای فرد مشکل ساز خواهد شد.
از طرف دیگر وقتی که این محصولات مورد استفاده قرار می گیرد باعث می شوند که گردوخاک بلافاصله جذب مو و پوست شود و موها را آلوده کند در نتیجه شامپو زدن مکرر و تمیز کردن سر ضروری است. اما وقتی فردی در شرایط استثنایی برای یک روز و یا شب خاص از ترکیبات و محصولات شناخته شده که پروانه ساخت دارد و استاندارد است، استفاده کند نمی توان به آن به عنوان یک مساله زیبایی خیلی ایراد گرفت.

منبع : salamat.ir
Mr.Hidden بازدید : 119 یکشنبه 1390/07/17 نظرات (0)
مهارت‌های زندگی > جامعه  - همشهری آنلاین - زهره بانی: حمایت اجتماعی دوستان می‌تواند در زمان نگرانی و اضطراب باعث احساس ایمنی خوبی در فرد بشود

چرا باید ما گروهی از دوستان را در اطراف خود داشته باشیم

مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست که در مواقع لزوم نقش حمایتی دارند حداقل باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود. یک نفر به جای اینکه مجموعه‌ای از افراد را که با آنها دوستی عمیقی ندارد دور و بر خود جمع کند ، بهتر است دوستان کم اما نزدیک و قابل تکیه برای خود پیدا کند. به هر حال داشتن حمایت اجتماعی از جانب چند دوست حمایت کننده بسیار خوب و مفید است. حتما تصدیق می‌کنید که اگر کسی یک دوست صمیمی دارد، همواره دلایل خوبی وجود دارد که بخواهد دوستان تازه‌ای داشته باشد تا بتواند با آنها دوران تازه‌ای را تجربه کند.

- اگر کسی فقط یک دوست داشته باشد که در مواقع لزوم بتواند به او تکیه کند و روی حمایت او حساب کند ممکن است روزی این فرد خسته شود یا به هر دلیلی در دسترس نباشد، پس بهتر است که هر کس چند دوست نزدیک و قابل اعتماد داشته باشد.

- طبیعی است که انسان‌های مختلف، کارها و خدمات متفاوتی می‌توانند ارایه کنند، مثلا داشتن یک دوست که از درایت و منطق خوبی برخوردار است و در موقع لزوم مشاوره فکری مناسبی می‌تواند ارایه کند، در کنار داشتن دوستی مهربان و دلسوز که می‌تواند در شرایط سخت شنونده خوبی باشد و ... می‌تواند ترکیبی از حمایت‌های اجتماعی را فراهم آورد که ممکن است ارایه تمام آنها ازعهده یک نفر بر نیاید.

- دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. به عنوان مثال ممکن است یکی از دوستان شما ممکن است بتواند دوست دیگرشما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید.

- مطالعات نشان می‌دهد که احساس تعلق برای سلامت عاطفی بسیار مهم است؛ کسانی که حمایت اجتماعی دارند اما فاقد حس تعلق هستند از این حس عدم تعلق، بیشتر از افسردگی رنج می‌برند.

چطور می‌توان با افراد جدید ملاقات کرد:

اگر کسی برای یک شرکت بزرگ با یک ساختار اجتماعی وسیع و فرصت‌های بسیار برای ملاقات با افراد جدید کار کند، ایجاد دوستی‌های تازه بسیار آسان است. با این حال در ادامه چند راه ملاقات با افراد جدید را با هم بررسی می‌کنیم:

  •  به یک گروه ورزشی بپیوندید

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که آغاز گفت و گو با افراد برای‌تان آسان نیست کلاس‌های مختلف ورزشی مانند بدن‌سازی، یوگا، ایروبیک یا حتی ورزش‌های رزمی که فضایی صمیمی دارند می‌تواند فرصت مناسبی برای ملاقات افراد تازه ایجاد کند که شاید از بین آنان بشود یک دوست واقعی پیدا کرد

  • یک سرگرمی گروهی برای خود انتخاب کنید

اگر شما فردی علاقمند به کارهای دستی و هنری هستید، می‌توانید در یک کلاس هنری ثبت نام کنید. اگر علاقمند نویسندگی هستید، شرکت در یک کارگاه نویسندگی، فرصت بزرگی را برای شما ایجاد می‌کند تا هم مهارت خود را در نوشتن ارتقا دهید، هم فرصت آشنایی با نویسنده‌های دیگر برای شما مهیا می‌شودد. شرکت در یک کلاس که در راستای علایق شما باشد هم می‌تواند باعث رشد و ارتقای مهارت شما شود هم امکان آشنایی با افرادی را برایتان فراهم می‌کند که اشتراکاتی با شما دارند.

  •  داوطلب شوید

همکاری با موسسات خیریه‌ای که به آنها اعتماد دارید، علاوه بر اینکه به شما احساس مثبت بودن می‌دهد، خود این فعالیت راه موثری برای کاهش استرس است ضمن اینکه می‌توانید با افرادی ملاقات کنید که با قلب‌های بزرگ، اشتیاق و علاقه شدید به کمک کردن دارند.

  •  مهمانی بگیرید یا در مهمانی شرکت کنید

اگر شما دوستان خود را به یک مهمانی دعوت کنید و از آنها بخواهید که هر کدام یکی از دوستان خود را همراه بیاورد، شما با گروه بزرگی از افراد تازه ملاقات خواهید کرد. یا شاید شما در مهمانی دوستان خود بتوانید با گروه انبوهی از افراد تازه ملاقات کرده و آشنا شوید.

  •  لبخند بزنید

این را ممکن است خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر شما از خودتان حرکتی ساده ،که همان لبخند زدن است، نشان دهید که نشانگر تمایل شما به نزدیک شدن به دیگر افراد باشد، می‌تواند باب یک گفت و گو با افراد جدید را باز کند و الزاما تمام این گفت و گوها نباید به دوستی تازه‌ای ختم شود بلکه ممکن است فقط یکی از آنها تبدیل به یک دوستی نزدیک و صمیمی شود و همین یک دوستی زندگی شما را دچار تحول کند.

ارتباط مثبت

مثبت بودن یک مهارت است که به ازدواج و ارتباط با افرادی که با ازدواج به مجموعه ارتباطی ما اضافه می‌شوند،‌کمک می‌کنددر عین حال می‌تواند موجب کاهش استرس بشود ضمنا در ایجاد بالانس رفتاری بیشتر ما در محیط خانه، محل کار و زندگی موثر است.

Mr.Hidden بازدید : 111 یکشنبه 1390/07/17 نظرات (0)
مهارت‌های زندگی > فرد  - ترجمه - یکتا فراهانی:
برای بسیاری از ما پیش آمده که گاهی دچار احساس حسد نسبت به شخص دیگری می‌شویم. حسادت، احساسی است که با تلخی و ناراحتی تجربه می‌شود و در واقع ترکیبی از احساسات متفاوتی مانند حقارت، عصبانیت، کینه و نفرت است.

یکی از دلایل حسادت، ترس از مقایسه شدن است. اما چرا مقایسه شدن، انسان‌ها را می‌ترساند؟ چون می‌ترسند که در نهایت و پس از این مقایسه بدتر به نظر برسند. معمولا افراد حسود با سؤالی مواجه هستند که دائم آن را با خود تکرار می‌کنند؛ «من چه چیزی از او کمتر دارم؟» و بدین ترتیب اسیر احساس بی‌کفایتی و ترس از آن می‌شوند.

اگر شما هم به دیگران حسادت می‌کنید، تنها به این دلیل است که خود را کامل و لایق نمی‌دانید. همیشه فکر می‌کنید چیزی کم دارید و دیگران بهتر از شما هستند و توانایی‌ها و قابلیت‌های بیشتری از شما دارند. آیا گاهی احساس حقارت می‌کنید یا خودتان را کوچک‌تر و نالایق‌تر از دیگران می‌دانید؟ در این صورت بدانید که بزرگ‌ترین دشمن شما خودتان هستید چون در مورد خودتان منفی فکر می‌کنید و می‌ترسید مبادا با دیگران مقایسه شوید.

اگر ما خودمان را دست‌کم بگیریم نمی‌توانیم باور کنیم که دیگران دوستمان دارند چون فکر می‌کنیم چطور ممکن است کسی آدمی را که دوست‌داشتنی نیست دوست داشته باشد و به همین دلیل دائم در مورد جذابیت‌مان دچار تردید می‌شویم.

اما اگر یاد بگیرید که خودتان را باور داشته باشید و از تفکرات منفی در مورد خودتان دست بکشید، قادر خواهید بود بر حس حسادت خود غلبه کنید. در واقع هر قدر خودتان را بپذیرید و قبول داشته باشید به همان میزان هم، حس حسادت‌تان کاهش خواهد یافت.

مثلا شما به دلیل ترس از دست دادن دوست، همسر یا هر شخصی که به او علاقه دارید آزادی آنها را محدود می‌کنید تا احساس مالکیت خود را تقویت کنید که معمولا این موضوع باعث خدشه‌دار شدن ارتباط شما می‌شود و چه بسا عاقبت آن را از هم می‌پاشد.

افراد حسود معمولا طرف مقابل را مقصر می‌دانند و از آنها انتظار دارند تغییر کنند و اگر آنها این کار را نکنند، آن را دلیلی برای بی‌علاقگی و بی‌توجهی‌شان می‌دانند.

اگر شما هم اینگونه هستید و می‌خواهید از این رفتارتان رهایی پیدا کنید، نخستین گامی که لازم است بردارید، پذیرش مسئولیت حسادت‌تان است. همسر شما مسئول مشکلات شما نیست؛ حتی اگر با دیگران صمیمانه رفتار کند یا با هیجان حرف بزند. آنچه از شما فردی حسود می‌سازد او نیست بلکه خود شما هستید که به کمک قدرت تخیل و تفکرتان این حسادت را به وجود می‌آورید. این شما هستید که از مکالمه‌ای ساده، رابطه‌ای جدی می‌سازید. به احتمال قوی تمام مشکلات را تفکرات شما که ناشی از مسائلی ساده و بی‌اهمیت است، خلق می‌کند.

تا به حال با خود فکر کرده‌اید که چرا نمی‌توانید به دیگران- مثلا همسرتان- اعتماد کنید؟ این بی‌اعتمادی هیچ ارتباطی به رفتار طرف مقابلتان ندارد. این بی‌اعتمادی فقط به دلیل بی‌اعتمادی‌ای است که نسبت به خودتان در درونتان احساس می‌کنید. شما از خودتان مطمئن نیستید و هر کسی را در اطرافتان، از خودتان بهتر می‌دانید.

شما نسبت به توانایی‌های خود دچار تردید هستید و دائم خود را زیر سؤال می‌برید.
در اینجا این موضوع پیش می‌آید که از خود سؤال کنید «آیا می‌خواهم حسود باشم؟» اگر پاسخ شما منفی است؛ یعنی می‌پذیرید که حسادت برای هیچ کس فایده‌ای ندارد. در این صورت منطقی یا غیرمنطقی بودن حسادت‌تان اهمیتی ندارد؛ مهم این است که شما دیگر حسادت نکنید.

راه بهبود

بسیاری از افرادی که نسبت به دیگران حسد می‌ورزند احساس می‌کنند که هیچ‌گاه نمی‌توانند دست از این کار خود بردارند و خیال می‌کنند هیچ امیدی برایشان وجود ندارد.

بسیاری از افراد آن قدر از حسادت خود رنج می‌برند که گاهی نزد مشاور می‌روند و از او کمک می‌خواهند و جالب است که حتی در این زمان هم احساس می‌کنند نمی‌توانند نتیجه بگیرند و شاید به همین دلیل هم باشد که به شدت ناامیدند؛ چون حسادت سال‌هاست همراه آنهاست و بعید می‌دانند بتوانند آن را از خود دور کنند. این افراد هنگام مراجعه مطرح می‌کنند: «من همیشه این طور بوده‌ام. پدرم هم همین طور بود!» آیا این نوع تفکر برای شما هم آشناست؟ اگر پاسختان مثبت است، حتما آن را از ذهن خود بیرون کنید. شما به عنوان فردی حسود به دنیا نیامده‌اید. به علاوه با احساس افسردگی، ترس و حقارت هم متولد نشده‌اید و تمام این احساسات منفی را بعد از تولد آموخته‌اید.

اما ناامید نشوید! شما می‌توانید چیزهایی را که آموخته‌اید فراموش کنید و به جای آنها عادات خوبی را بیاموزید. البته ترک عادت و تغییر شکل فکر و رفتار نیازمند زمان، صبر و بردباری زیادی است که باید آنها را در خود تقویت کنید.شاید در اطرافتان کسانی را دیده باشید که ظرف یک روز سیگار را ترک می‌کنند.

شاید هم این موضوع در بعضی افراد زمان بیشتری بگیرد. در واقع با توجه به شناختی که از خود دارید به خود فرصت دهید تا بتوانید عادات غلط‌تان را فراموش کرده و رفتارهای صحیح را جایگزین‌شان کنید. ترک سیگار هم به اندازه ترک حسادت سخت است. دلیل اصلی حسادت، داشتن احساس منفی نسبت به خودتان و نداشتن اعتماد به نفس لازم است. این عادت در طول دوران زندگی شما پرورش یافته اما شما با آن متولد نشده‌اید؛ به همین دلیل هم می‌توانید یاد بگیرید که چگونه می‌توان به خود اعتماد داشت و خود را باور کرد.اگر بتوانید مسئولیت رفتار خود(حسادت‌تان) را بپذیرید و بیاموزید که خودتان را دوست داشته باشید، این موضوع کمک زیادی برای ترک حسادت به شما خواهد کرد.آزار و رنج روحی همیشه حاصل رفتار و تفکرات منفی است. همکار، دوست و همسر شما نمی‌توانند سبب بروز احساس منفی در شما شوند. این خود شما هستید که بر اساس رفتار و شرایط با تفکراتی که برای خود تعریف کرده‌اید این کار را می‌کنید.

این شرایط با دردهای جسمانی متفاوت است. اگر کسی کشیده‌ای به گوش شما بزند، دردتان می‌گیرد. در این حالت شما انتخابی میان درد کشیدن یا نکشیدن ندارید. در چنین شرایطی طبیعی است که آن ضربه باعث بروز درد در شما شود.اما اگر از دست آن فرد عصبانی شوید، این به دلیل تفکر عصبانی و کینه‌جویانه‌ای است که در ذهن شماست. احساس خشم را خودتان با توجه به نوع ارزیابی و نگرشی که از فرد مقابلتان در خود به وجود می‌آورید، سبب می‌شوید. شاید با خود بگویید: «چطور به خود اجازه داد با من اینگونه رفتار کند. من هم می‌دانم از این به بعد چطور رفتار کنم.» اگر فکر می‌کنید که باید عصبانی شوید، چنین ذهنیتی به شما اجازه نمی‌دهد آرام باشید.

هنگامی که اینگونه فکر کنید جز عصبانیت چاره دیگری ندارید؛ البته این به آن معنا نیست که شما حق عصبانی‌شدن ندارید؛ یعنی پیشنهاد نمی‌شود اگر کسی کشیده‌ای به گوشتان زد، طرف دیگر صورت‌تان را نیز مقابل او بگیرید! اما شما می‌توانید انتخاب کنید که چطور واکنش نشان دهید. در واقع شما با تفکرات‌تان باعث بروز کینه و عصبانیت در خودتان می‌شوید. حتما شما هم افرادی را دیده‌اید که در شرایط مشابه واکنش‌های مشابهی را نشان می‌دهند شاید با خود گفته‌اید: «چرا این‌طور رفتار می‌کند اتفاقی که نیفتاده!» چون شما در چنین شرایطی آرامش خود را حفظ می‌کردید.

این مثال نشان می‌دهد که 2نوع نگاه متفاوت منجر به بروز واکنش‌های متفاوتی هم خواهند شد. اما اگر می‌خواهید از اندیشه‌های منفی فرار کنید یا آن را تعدیل سازید، یادبگیرید که شیوه فکر کردن خود را تغییر دهید و متفاوت‌تر از قبل فکر کنید؛ برای این کار هم حتما باید انگیزه لازم را داشته باشید و شرایط لازم را نیز مهیا سازید.

شما ارزشمندید!

همان‌گونه که گفته شد دلیل حسادت، احساس حقارت و بی‌کفایتی است. اگر بتوانید این احساس بی‌کفایتی را شکست دهید، یعنی خود را بیش از پیش بپذیرید، می‌توانید حس حسادت را شکست دهید. اگر بدانید چرا در مورد خودتان احساس خوبی ندارید، راحت‌تر می‌توانید اعتماد به نفس‌تان را افزایش دهید. فراموش نکنید که سال‌های اولیه زندگی بر رشد و پیشرفت اعتماد‌به‌نفس ما خیلی مهم و تأثیرگذارند. هنگامی که با خانواده خود زندگی می‌کنیم، تجربیات بسیاری برای افکار، احساسات و رفتار آینده‌مان به دست می‌آوریم. ما در سال‌های نخست تولد سعی می‌کنیم دنیای اطراف خود را بشناسیم و کشف کنیم.والدین نیز سعی می‌کنند خواسته‌های فرزندانشان را برآورده سازند ولی گاهی در ازای خواسته‌هایی معین، این علاقه را به گونه‌ای نثار فرزندانشان می‌کنند که آنها را به آن وابسته می‌سازند؛« بچه خوبی باش و تمام غذایت را بخور!»، «اگر اتاقت را تمیز نکنی دیگر با تو حرف نمی‌زنم»، «وقتی شیطنت می‌کنی دوستت ندارم!» و... .والدین با این قبیل سخنان، حتی اگر هدف‌شان عادت دادن فرزندشان به عادتی خوب باشد باز هم نوعی فشار را بر او اعمال می‌کنند و می‌خواهند کودک بداند که آنان به فکر خیر و صلاح او هستند و برای اینکه آنها را قبول داشته باشند باید کارهایی را که می‌خواهند انجام دهد. به این ترتیب فرزندشان یاد می‌گیرد که چگونه محبتی را که برایش اهمیت زیادی دارد از آنها دریافت کند.

اگر ما در دوران کودکی به طور مداوم مورد انتقاد قرار گرفته باشیم، تنبلی کرده و وظایف خود را انجام نداده باشیم، به این نتیجه خواهیم رسید که فقط تا وقتی که وظایف‌مان را انجام دهیم از ما انتقاد نخواهد شد. اما این کارها در بزرگسالی خیلی دشوار می‌شود و با این روش احساس گناه خواهیم کرد. فکر می‌کنیم فقط اگر مطابق آنچه دیگران می‌خواهند باشیم، لایق دوست داشتن خواهیم بود و می‌توانیم علایق و تایید آنها را جذب کنیم.ما معمولا برای راضی نگه‌داشتن دیگران کارهای زیادی انجام می‌دهیم و حتی اگر تمایل به انجام کاری نداشته باشیم به‌خاطر جلب رضایت بقیه آن را انجام دهیم و بدین‌ترتیب بیشتر نیازها و خواسته‌های خودمان را سرکوب می‌کنیم تا آرامش داشته باشیم.

گاهی پیش می‌آید که وقتی کاری را فقط به خاطر رضایت خودمان انجام می‌دهیم، احساس بدی پیدا می‌کنیم.
در ذهن بسیاری از ما عقایدی جای گرفته‌اند که به شدت تحت تأثیر تفکرات والدین ما هستند. مثلا زمانی که از انجام کاری می‌ترسیم، به خودمان نهیب می‌زنیم: « تو به هیچ دردی نمی‌خوری و به اندازه کافی قوی و شجاع نیستی!» درست همان‌گونه که در زمان بچگی اینگونه جملات را بارها و بارها از زبان والدین خود شنیده‌ایم! در عوض هرقدر کاری را بهتر انجام دهیم خودمان را بیشتر دوست خواهیم داشت؛ یعنی دوست داشتن خود را همیشه منوط به شرایط خاصی می‌دانیم!

مقایسه ممنوع!

یکی از روش‌های تربیتی مورد علاقه بسیاری از والدین مقایسه‌ کودک با هم سن و سال‌های اوست؛ «از برادرت یاد بگیر! ببین همیشه به حرف من گوش می‌دهد و چه پسر خوبی است! اما تو هیچ وقت به حرف‌های من گوش نمی‌دهی!». هدف والدین از این مقایسه‌ها ترغیب فرزندشان برای رشد بیشتر و دقت بالاتر در انجام کارهاست؛ اینکه توقع دارند فرزندشان همیشه مطیع باشد و به حرف آنها توجه کند، ولی نمی‌دانند این کار ممکن است چه تأثیر بدی در او داشته باشد.

مقایسه‌شدن با دیگران به ما نشان می‌دهد که 2 نوع انسان وجود دارد؛ خوب و بد، دوست داشتنی و مورد نفرت، فعال و تنبل، خجالتی و پرخاشگر و اینکه ما معمولا باید بتوانیم مانند دیگران خوب و محبوب و دوست داشتنی باشیم. بنابراین از همین‌جا نخستین نشانه‌های حسادت در ما شکل می‌گیرند؛ «چرا من به خوبی برادرم نیستم؟ چرا من نمی‌توانم به حرف بزرگ‌ترها توجه کنم؟ چرا من مانند او دوست داشتنی نیستم؟ و...»؛ بدین‌ترتیب ما هنگام بزرگسالی هم دائم خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم و به دنبال این هستیم که بدانیم دیگران صاحب چه چیزهایی هستند که ما نیستیم؛ پول بیشتر، زیبایی بیشتر، کار بهتر و...؛ بنابراین همیشه حسرت می‌خوریم که چرا نمی‌توانیم مانند دیگران موفق باشیم؟! اما فراموش نکنید که هیچ‌گاه خود را با «هیچ‌کس» مقایسه نکنید چون همیشه موقعیت، کار و شخص بهتری وجود دارد. بنابراین اگر ما بخواهیم دائم خود را با بقیه مقایسه کنیم باید همیشه غبطه بخوریم و درمواقعی نیز حسد بورزیم و درنتیجه قدر خودمان را نمی‌دانیم و بدین‌ترتیب احساس شکست و تبعیض می‌کنیم. در عوض می‌توانیم بدون توجه به دیگران و فقط برای رضایت خودمان برای به دست آوردن آنچه می‌خواهیم تلاش کنیم.اگر ادعا می‌کنیم می‌توانیم خودمان را دوست داشته باشیم، بدین معناست که باید خود را با تمام خطاها و ضعف‌هایمان بپذیریم و دوست داشته باشیم. فراموش نکنید تنها در صورتی می‌توانید واقعا دیگران را به‌گونه‌ای صحیح دوست داشته باشید که بتوانید خودتان را دوست داشته باشید.

اگر خودمان را دوست نداشته باشیم، در این صورت به شدت به وجود کسی که ما را دوست داشته باشد احساس نیاز می‌کنیم و آن موقع است که محتاج دوست داشته‌شدن از طرف دیگران هستیم و زمانی که این فرد- به هر دلیلی- از ما دور شود، با رفتن او خود را شکست خورده می‌دانیم و در موارد بسیاری نیز شروع می‌کنیم به مقایسه خود با دیگران و گاهی نیز به شرایط‌شان حسادت می‌ورزیم؛ بدین‌ترتیب تبدیل به انسان ناامیدی می‌شویم که حتی هیچ میلی به تلاش و کوشش برای زندگی بهتر هم ندارد. در واقع هر قدر شما بتوانید خود را بپذیرید، به همان اندازه هم قادر خواهید بود در شرایط بحرانی بیشتر و بهتر شرایط را بپذیرید، بنابراین به توانایی‌هایتان توجه کنید، با ابعاد منفی وجود خود آشنا شوید و آنها را هم بپذیرید؛ اما درصدد اصلاح‌شان برآیید؛ بدین‌ترتیب به جای حسادت‌ورزیدن به دیگران به آنها نیز عشق می‌ورزید و به دنبال آن، آرامش بیشتری را تجربه می‌کنید.

Mr.Hidden بازدید : 135 یکشنبه 1390/07/17 نظرات (0)

چكيده:

پروردگار متعال مى‏خواهد كه همه ما سرشار از نيرو و اشتياق باشيم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشيم.بى‏ترديد، زندگى پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنيت‏هاى نادرست، اين وضعيت مطلوب را برهم مى‏زند.يكى از ذهنيت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است كه بايد علل و زمينه‏هاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم‏تر، در خود جست و جو كرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى كه در ما ايجاد مى‏كند، با به كارگيرى شيوه‏هاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگيرى كرده، در صورت شكل‏گيرى، با خشكاندن ريشه‏هاى آن در بزرگ‏سالى، خود را از دام اين هيجان نامطلوب رها سازيم.

مقدمه

«حسادت‏» (۱) واكنشى هيجانى است كه از قريب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد كودك، ممكن است تا بزرگ‏سالى ادامه يابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورت‏هاى متفاوتى جلوه‏گر شود.حسادت‏دركودك، پاسخى طبيعى‏است‏به محرك‏هاوهنگامى ايجاد مى‏شود كه به اعتقاد وى، عاطفه يا محبتى را از دست داده باشد.در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نيز وجود دارد; زيرا حسود احساس مى‏كند كه ديگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و يا مقامى را كه او انتظار رسيدن به آن را داشته، ديگرى احراز كرده است.بنابراين، موقعيتى كه حسادت را برمى‏انگيزد، غالبا يك موقعيت اجتماعى است. (۲)

كودكان در ابتدا، از احساسات درونى خويش (حسادت) و علل پيدايش و پيامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زيادى ندارند و نمى‏دانند كه چرا رفتارهاى آنان تغيير كرده است.به عبارت ديگر، رفتارهاى آزار دهنده كودك حسود تا حد زيادى ناآگاهانه يا نيمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بيش‏تر و نزديك شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگ‏سالى و به دست آوردن تجربه‏هاى درونى و بيرونى درباره علل و انگيزه‏هاى رفتار حسادت‏آميز خود، اين‏گونه رفتارها بيش‏تر آگاهانه مى‏شود و به همين دليل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آميز، پس از بلوغ مورد تكليف قرار مى‏گيرد و فرد وظيفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار كند.

زمينه‏هاى رشد حسادت

منشا محرك‏هاى حسادت را بايد در موقعيت‏ها، شرايط خاص محيطى و روابط اجتماعى وبه‏خصوص دروجود اشخاص جست و جو كرد.بدين‏روى، در اين‏جا به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:

الف - شرايط خانواده و تفاوت‏هاى فردى

رقابت و هم‏چشمى يكى از فرزندان نسبت‏به ساير خواهران و برادران، كه گاه «رقابت هم‏شيرها» (۳) ناميده مى‏شود، يكى از زمينه‏هاى مساعد و عمده رشد حسادت در كودكان است و والدين آن را طبيعى و تقريبا غير قابل اجتناب مى‏دانند. (۴) با توجه به چنين شرايطى، مى‏توان گفت:

۱.اولين فرزند نسبت‏به كودكان بعدى حسادت بيش‏ترى از خود نشان مى‏دهد; زيرا او مدت‏ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولى با تولد فرزند دوم، اين فرصت از او گرفته مى‏شود و همين موجب تحريك حسادت او سبت‏به او مى‏گردد.

۲.در ميان كودكانى كه تفاوت سنى آنان بين ۱۸ - ۴۲ ماه است، بيش از ساير كودكان زمينه حسادت وجود دارد.بچه خردسال به هر مزيتى كه طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مى‏ورزد و بچه بزرگ‏تر از محبت و مواظبتى كه به بچه كوچك‏تر مى‏شود بدش مى‏آيد.

۳.در خانواده‏هاى ۲ يا ۳ فرزندى، بيش از خانواده‏هاى پرجمعيت‏حسادت وجود دارد.

۴.والدينى كه به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شديدا نگران و مواظب آن‏ها هستند، بيش از والدينى كه به كودكان خود توجه كم‏ترى دارند با مشكل حسادت كودكان‏شان روبه‏رو هستند; زيرا اين والدين براى پيشرفت فرزندان خود قوانين معينى وضع كرده‏اند و وقتى كه اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار مى‏گيرند.اين فرزندان بيش‏تر اوقات با كودكانى كه پيش‏تر رفته‏اند مقايسه مى‏شوند و اين موجب برانگيخته شدن حسادت نسبت‏به ديگر كودكان مى‏شود.

۵.در محيطهاى خانوادگى، كه مادران شيوه منظم و ثابتى در تربيت كودك خود ندارند و برخوردشان بى‏ثبات و متغير است، بيش از ساير خانواده‏ها، رفتارهاى حسادت‏آميز مشاهده مى‏شود.

۶.در دختران بيش از پسران حسادت ديده مى‏شود (۵) و از هر سه بچه حسود دوتايشان دخترند. (۶)

۷.حسد در ميان اطفال باهوش‏تر بيش‏تر است.

۸.حسد در روابط بين دختر با دختر بيش‏تر مشاهده مى‏شود تا روابط بين پسر و پسر و دختر و پسر.

۹.اگر ميان همسران تضادى باشد، فرزندى كه از يك يا چند جهت‏به يكى از آن‏ها شبيه است، هدف خشم و قصاص ديگرى واقع مى‏شود.طفلى كه اين‏گونه مورد بى‏مهرى واقع مى‏شود، به خواهر يا برادرى كه بر خلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت مى‏ورزد. (۷)

ب - برخوردهاى تبعيض‏آميز

به طور كلى، «امتياز و تبعيض‏» حسادت را به دنبال دارد.كسى كه نسبت‏به ديگرى از امتياز ويژه‏اى برخوردار است در معرض حسادت ديگران قرار مى‏گيرد; چنانچه در حديثى از امام على‏عليه السلام آمده است: «كل ذي رتبة سنية محسود» ; (۸) هر شخص داراى امتياز و رتبه شايسته، مورد حسادت واقع مى‏شود.

برخى از پدران و مادران به دلايل گوناگون، بعضى از فرزندان را بر خواهران و برادران خود ترجيح داده، مورد توجه و محبت‏بيش‏ترى قرار مى‏دهند; چنانچه گاهى جنسيت فرزندان عامل تبعيض مى‏گردد، به طورى كه مادران معمولا با پسران خود صميمى بوده و پدران بيش‏ترين محبت‏خود را متوجه دختران مى‏نمايند.در نتيجه، فرزندى كه از طرف يكى از والدين محبت و ملاطفت كم‏ترى دريافت‏مى‏كند و شاهد رفتارى غيرعادلانه است، نسبت‏به فرزند ديگر حسادت مى‏ورزد و از وى متنفر مى‏شود.

همچنين زمانى كه والدين بيش‏ترين تماس و نوازش خود را با تولد نوزاد جديد به وى اختصاص مى‏دهند، ساير فرزندان احساس مى‏كنند كه اين نوزاد سبب بى‏مهرى و فراموشى آنان گرديده است.در نتيجه، به وى حسادت مى‏ورزند.

ممكن است هريك از والدين برخى از فرزندان خود را به دليل زيباتر، باهوش‏تر، زرنگ‏تر، خون گرم‏تر، ساكت‏تر و يا عاطفى‏تر بودن و يا به دليل معلوليت جسمى و ذهنى مورد محبت‏بيش‏ترى قرار دهند و در نتيجه درخواست‏هاى اين كودكان سريع‏تر مورد پذيرش سرپرست‏خانه واقع گردد و به اعمال و گفتار آنان علاقه بيش‏ترى ابراز شود; چنين رفتارهايى براى ساير فرزندان، بى‏مهرى و تبعيضى آشكار تلقى گشته، آنان را به حسادت وامى‏دارد.به طور كلى، در صورت مشاهده رفتارهاى غيرعادلانه در خانواده، وجود حسادت شديد و پر دردسر، امرى اجتناب‏ناپذير است. (۹)

متاسفانه اين رفتارها فقط در دوران كودكى، به خانه پدرى و خواهر و برادر محدود نمى‏شود و ريشه‏هاى حسادت را براى آينده زنده نگه مى‏دارد و فرد را دچار مشكلات فراوانى مى‏كند.مثلا، ممكن است پس از ازدواج، نتواند تبعيض مادرزن خود را - هرچه اندك باشد - تحمل كند و نسبت‏به ديگر داماد خانواده حسادت بورزد و موجب اختلاف‏هاى خانوادگى و تلخ‏شدن زندگى زناشويى و كانون گرم خانواده خود گردد.

ج - احساس محروميت

يكى ديگر از زمينه‏هاى بروز حسادت، شرايطى است كه كودكان احساس مى‏كنند از دارايى‏هاى مادى و يا هر نوع دارايى ديگرى نظير دارايى‏هاى عاطفى محروم شده‏اند; مثلا، اسباب بازى، لباس يا هر شى‏ء مورد علاقه ديگرى ممكن است زمينه به وجود آمدن حسادت كودك را نسبت‏به ديگرى فراهم آورد.اين نوع حسادت، كه از علاقه‏شديد به چيزى‏ناشى مى‏شودگاهى «غبطه‏» (۱۰) خوانده مى‏شود.لازم به ذكر است كه تهيه چند چيز و تقسيم آن به طور مساوى‏بين فرزندان، ضرورتا به حل مشكلات حسادت نمى‏انجامد; زيرا در هر صورت، كودكان بزرگ‏تر به دليل ارشد بودن خود، احساس مى‏كنند كه بايد سهمى بيش از ديگران نسبت‏به بقيه داشته باشند.اما والدين مى‏توانند با توضيح و توجيه و فراهم كردن مقدمات فكرى‏وشناختى، ازبروزحسادت جلوگيرى نمايند.

آثار حسادت

از جمله آثار عمومى حسادت، كه در كودك و بزرگ‏سال وجود دارد، «خشم‏» است.حسود فرد مورد حسادت واقع شده را هدف غضب خود قرار مى‏دهد; چنانچه از امام على‏عليه السلام نقل شده است: «الحسود يغتاظ على من لا ذنب له‏» ; (۱۱) حسود نسبت‏به كسى كه هيچ گناهى ندارد خشمگين مى‏شود.تنها خطاى او برخوردارى از نعمتى است كه حسود از آن محروم مى‏باشد.حسود ممكن است‏به دنبال حسادتى كه خشم او را بر افروخته حسادت خود را به طور مستقيم يا غير مستقيم ظاهر سازد.

۱- واكنش‏هاى مستقيم: (۱۲) اين نوع واكنش در رفتار كودكان بيش از بزرگ‏سالان ديده مى‏شود.كسانى كه عواطف فرد مورد علاقه كودك را به خود جلب نمايند، معمولا مورد خشم و غضب وى قرار مى‏گيرند.براى مثال، اگر با تولد فرزند جديد، عواطف مادر از فرزند بزرگ‏تر به نوزاد جلب شود، نوزاد مورد خشم كودك بزرگ‏تر واقع مى‏شود.او در اين هنگام، ممكن است قهر خود را با واكنش‏هاى لفظى علنى و روشن و يا حملات بدنى مثل گاز گرفتن، لگد زدن و هل دادن كودك تازه متولد شده آشكار سازد.

در برخى موارد، ممكن است كودك از درون به انجام كارهايى مانند دزدى و فريب‏كارى، كه از نظر اجتماعى ناپسند است، تحريك گردد تا شى‏ء مورد علاقه خود را، كه در اختيار ديگرى است، به چنگ آورد.همچنين ممكن است كودكان نزد والدين خود از فرزندى كه از امكانات ويژه‏اى برخوردار است‏شكايت كنند و يا سعى نمايند شى‏ء مطلوبى را كه در اختيار ديگرى است مورد تحقير قرار داده، كم ارزش جلوه دهند و يا والدين خود را به دليل تهيه نكردن آن سرزنش كنند. (۱۳)

در روايتى از امام على‏عليه السلام، به واكنش سريع و پرخاشگرانه حسود اشاره شده است: «الحسود سريع الوثبة‏» حسود زود پرخاش مى‏كند. (۱۴)

۲- واكنش‏هاى غير مستقيم: (۱۵) رفتارهاى حسادت‏آميز هميشه آشكار نيست; در برخى موارد، به ويژه در دوران پيش دبستانى و در سال‏هاى بالاتر، به گونه‏هاى غير مستقيم و پوشيده ظاهر مى‏شود.بنابراين، برخورد با اين رفتارها تا حدى مشكل‏تر است.اعمال غير مستقيم عبارتند از:

الف.بازگشت‏به دوران شير خوارگى و انجام رفتارهايى مناسب با سطوح اوليه رشد; مثل شب ادرارى و انگشت مكيدن;

ب.كوشش براى جلب توجه ديگران از طريق تظاهر به ترس‏هايى كه قبلا از او ديده نشده است، غذا نخوردن يا خواستن غذاهاى مخصوص، اظهار بيمارى بى‏مورد، تخريب و ويرانگرى، نافرمانى عمومى و ناسزاگويى، عيب‏جويى همراه با تظاهر به بى‏نيازى از محبت و توجه اطرافيان، خراب كردن اسباب بازى‏هاى خود و مانند آن;

ج.ديگر آزارى; مثل اذيت اطفال كوچك‏تر از خود، آزار جانوران، ايجاد نزاع بين بچه‏ها و همانند اين‏ها;

د.دست زدن به رفتارهاى ضد اجتماعى; مثل تكبر، تظاهر، تقلب، ترش‏رويى، گوشه‏گيرى و همچون آن.

گاهى كودك به نحو غير عادى نسبت‏به فرد مورد حسادت اظهار علاقه و محبت مى‏نمايد و گاهى با انجام رفتارهاى مطلوب و جامعه‏پسند و جلب توجه والدين به سوى خود، سعى مى‏كند تا فرد مورد حسادت را شكست دهد. (۱۶)

در برخى از روايات به بعضى از واكنش‏هاى غيرمستقيم حسود اشاره شده است: امام صادق‏عليه السلام به نقل از لقمان در ذكر نشانه‏هاى حسود مى‏فرمايند: «...در پنهان، از فرد مورد حسادت بدگويى مى‏كند، اما در ظاهر، به چاپلوسى مى‏پردازد و هنگام مصيبت، شماتت مى‏كند.» (۱۷)

آثار جسمى و روانى حسادت

حسادت گذشته از واكنش‏هاى مستقيم و غيرمستقيم نسبت‏به ديگران، داراى آثار جسمى و روانى نامطلوبى در خود حسود نيز مى‏باشد كه در اين‏جا به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:

آثار جسمى حسد موضوعى است‏شايان توجه و تحقيق علمى بيش‏تر.فعل و انفعالات تنكردشناختى - همانند فعاليت غدد درون‏ريز - و واكنش دستگاه‏هاى عصبى هنگام بروز و ادامه يافتن اين حالت هيجانى بايد مورد توجه بيش‏تر قرار گيرد.

در روايات بسيارى، آثار جسمى حسد مورد توجه قرار گرفته است.به عنوان مثال، در تعدادى از آن‏ها آمده است كه حسادت بدن را ذوب مى‏كند. (۱۸) در بعضى ديگر، حسد به زنگار و بدن به آهن تشبيه شده است; همان‏گونه كه زنگار به تدريج موجب نابودى آهن مى‏گردد، حسد نيز بدن را از بين مى‏برد. (۱۹) در اجتماع، به وضوح اين آثار جسمى در افراد حسود مشهود است، اما گاهى به آن توجه نداريم و نمى‏دانيم كه از كجا ريشه گرفته است و فقط به درمان ظاهرى و برطرف كردن عوامل غير واقعى مى‏پردازيم، ولى با كمى تفكر و مراجعه به مشاوران متخصص و دلسوز، مى‏توان به ريشه پى‏برد و آن را خشكاند.

آثار روانى حسد، به ويژه در سال‏هاى بالاى رشد، از اهميت فراوانى برخوردار است. حسادت در سال‏هاى اوليه، رشد چندان عمقى ندارد و به همين‏رو، آثار آن زودگذر است و با از بين رفتن شرايطى كه باعث‏حسادت شده، آثار آن نيز از بين مى‏رود.به عنوان مثال، هنگامى كه يك اسباب بازى مورد علاقه كودكى قرار مى‏گيرد و با كودكى كه آن را در اختيار دارد درگير مى‏شود، اگر اسباب بازى بشكند يا اسباب بازى را از آن‏ها بگيريم، ممكن است مدتى بعد رفتار صلح‏آميز از سر گرفته شود.ولى در سال‏هاى بالاتر، حسادت عميق‏تر و پابرجاتر است و گاه چندين سال ادامه مى‏يابد. در اين موارد، آثار روانى نامطلوب حسادت آشكار مى‏شود.اين نكته در روايات متعدد مورد تاكيد قرار گرفته و به آثارى از حسادت همچون اندوه مداوم اشاره شده است.حسود نسبت‏به چيزى محزون است كه توانايى تغيير آن را ندارد.او از محروميت‏خود رنج مى‏برد، در حالى كه نه قدرت سلب آن نعمت را از ديگرى دارد و نه توانايى كسب آن را براى خود.حسادت حتى بهره‏مندى فرد را از چيزهايى كه در اختيار دارد و لذت بردن از نعمت‏هاى موجود را از او سلب مى‏كند (۲۰) و بدين‏سان، او را از آسايش روانى محروم مى‏گرداند (۲۱) و در دراز مدت، موجب ابتلاى او به بيمارى‏هاى سخت روانى مى‏شود.

راه‏هاى جلوگيرى از رشد حسادت

۱- درمان حسادت در كودكى

براى جلوگيرى از ظهور و رشد حسادت در كودكى، لازم است والدين توجه داشته باشند كه كودك را به دليل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهند، بلكه با برخوردهاى حساب شده، در حذف علت‏هاى آن گام‏هاى مؤثرى بردارند.والدين مى‏توانند با خوددارى از تنبيه و كنار كشيدن ظاهرى خود، رفتار او را ناديده بگيرند و احساس ارزشمندى، شخصيت و محبوبيت را در او تقويت كنند. (۲۲) به عنوان مثال، براى كاهش حسادت كودك نسبت‏به نوزاد، مى‏توان پيش از تولد، كودك را از ورود وى آگاه ساخت و پس از تولد نيز در طول روز مدتى را با كودك بزرگ‏تر سپرى نمود و او را مورد مهر و نوازش قرار داد.در مورد كودكان كوچك‏تر نيز مى‏توان شيئى از طرف نوزاد به او هديه داد و در نگه‏دارى و انجام كارهاى نوزاد او را سهيم كرد.

اگر والدين در برخورد با كودك، واكنش‏هاى حسادت‏آميز وى را تشديد كنند و او را به شدت خشمگين سازند، تاثيرات منفى زيادى را در او ايجاد خواهند كرد.اگر والدين انتظار داشته باشند كه او هنگام حسادت، هيچ واكنشى نشان ندهد و هيجان درونى خود را ناديده بگيرد، در اين صورت، به تدريج و به طور طبيعى، ممكن است‏شيوه‏هاى دفاعى نامطلوبى براى مقابله با اين موقعيت‏ها در او شكل گيرد.همان‏گونه كه اشاره شد، بهترين راه از بين بردن زمينه حسادت در كودكان، به كارگيرى عدالت در بين فرزندان وتوجه ومحبت‏به‏همه‏آن‏هاست.اين نكته در آموزش‏هاى تربيتى اسلام آمده و سفارش شده است كه نسبت‏به فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد. (۲۳) همچنين با پنهان نمودن برترى و برجستگى يكى از فرزندان نسبت‏به ديگرى، مى‏توان جلوى حسادت آن‏ها را گرفت; چنانچه حضرت يعقوب‏عليه السلام به فرزند برجسته‏اش، يوسف‏عليه السلام، سفارش‏مى‏كندكه‏خواب نويدبخش خود را براى برادرانش نقل نكند; مبادا باعث‏حسادت آنان گردد. (۲۴)

۲- درمان حسادت در بزرگ‏سالى

براى درمان حسادت در بزرگ‏سالى، ابتدا شناخت ريشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بين بردن آن، حسادت را درمان نمود.مى‏توان گفت: ريشه اصلى حسادت ضعف فكرى در نحوه تلقى امور و بدبينى است; اگر كودك نسبت‏به نوزاد حسادت مى‏ورزد كه چرا پدر يا مادر به او محبت مى‏كنند، براى اين است كه احساس مى‏نمايد ممكن نيست پدر هر دو را دوست‏بدارد; يا اگر اسباب بازى و چيزى از اين نوع در كار است، احساس مى‏كند فقط همين يكى است و دست‏يابى به مثل آن امكان ندارد.البته اين مساله در سال‏هاى اوليه رشد ناآگاهانه يا نيمه‏آگاهانه است، ولى در سال‏هاى بالاتر، به دليل آگاهى بيش‏ترى كه فرد نسبت‏به حالات خود پيدا مى‏كند، با ديد وسيع‏ترى به امكانات موجود در جهان مى‏نگرد; يعنى اين بار بدبينى و كج‏فكرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال تغيير جهت مى‏دهد; فرد وسعت فضل الهى را انكار مى‏كند و يا فكر مى‏نمايد خدا او را دوست نداشته كه فلان نعمت را به او نداده است.به همين دليل، در بعضى روايات، ريشه «حسادت‏» ، كفر و انكار فضل الهى ذكر شده است. (۲۵) با توجه به ريشه حسادت، مى‏توان راه‏هاى فكرى و عملى براى رفع حسادت پيشنهاد كرد.

در فرهنگ اسلام (قرآن كريم، روايات اهل بيت‏عليهم السلام و كلمات دانشمندان اخلاق) ، براى جبران ضعف‏شناختى بزرگ‏سالان كه منجر به حسادت مى‏شود، راه‏هاى متعددى وجود دارد كه در ذيل، به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:

الف - توجه به رحمت و حكمت‏خداى متعال: توجه به گستردگى نعمت‏ها (۲۶) و نيز كمت‏خداى متعال، كه هر كارى را از روى حكمت انجام مى‏دهد، مى‏تواند چاره بدبينى در حسود باشد.اگر نعمت‏هاى الهى را به دريايى از آب شيرين و گوارا تشبيه كنيم، هيچ كس بر سر سيراب شدن از آن، به ديگرى حسد نخواهد برد.از سوى ديگر، محدوديت‏هايى كه در بهره‏مندى از اين درياى عظيم وجود دارد به دليل حكمت‏هايى است كه خداوند در اداره اين عالم به كار گرفته است.توجه به اين دو مطلب زمينه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امكانات برايش فراهم شده آماده مى‏كند و او را از حسادت نسبت‏به نعمت‏هايى كه در دست ديگران است، باز مى‏دارد.

توجه به كمال نبودن بهره‏مندى مادى - كه غالبا موضوع حسادت است - و توجه به فضيلت صبر بر تلخى محروميت‏ها و نيز تلاش براى به دست آوردن خواسته‏ها از راه صحيح، از ديگر انديشه‏هاى سودمند براى مبارزه با حسادت است.اسلام پيروان خود را همواره به بى‏اعتنايى نسبت‏به آنچه در دست مردم قرار دارد (۲۷) و بى‏ارزش شمردن و اصالت ندادن به بهره‏مندى‏هاى مادى و بسنده نمودن به قدر كفايت همراه با پاكى و عفاف، دعوت نموده است. (۲۸)

ب - توجه به موقعيت‏ها و امكانات شخصى: علاوه بر توجه به گستردگى نعمت‏هاى الهى در اين جهان مادى و محدود و توجه به نعمت‏هاى فراوانى كه خداوند، به هر يك از ما داده است، توجه به آنچه را كه حسود به صورت بالفعل دارد، مى‏تواند راه عملى ديگرى براى مبارزه با حسادت باشد; (۲۹) همين‏كه فرد محاسبه كند «من چه نعمت‏هاى زيادى دارم كه ديگران ندارند و مى‏توانم با تلاش و به كارگيرى توان خود، بيش از اين هم به دست آورم‏» ، او را كمك مى‏كند تا ريشه حسادت را در درون خود بخشكاند.

ج - توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان يك بيمارى خطرناك، مى‏تواند زمينه را براى درمان آن فراهم آورد.همان‏گونه كه گذشت، حسد موجب ضررهاى بدنى و نيز رنج و اندوه فراگير و طولانى مى‏شود.توجه به اين‏كه حسادت پيش از فرد مورد حسادت، اولين ضربه و مهلك‏ترين آن‏ها را بر حسود وارد مى‏آورد (۳۰) و او را اسير غم و اندوه مى‏سازد، مى‏تواند به عنوان زنگ بيدار باش مورد توجه قرار گيرد.

راه‏هاى عملى درمان حسادت در بزرگ‏سالى

با وجود آن كه ريشه حسادت فكرى است، ولى كسى كه به حسادت مبتلا شده غير از رسيدگى به جنبه‏هاى فكرى و شناختى، بايد با آثار بدى كه حسادت به وجود آورده است - مانند نفرت و كينه - نيز به مقابله برخيزد و اين تنها با انديشه اصلاح نمى‏گردد، بلكه بايد از نظر عملى هم روش‏هايى را براى از بين بردن آثار نامطلوب حسادت به كار بندد.در اين‏جا، با توجه به نصايح و سخنان انديشمند بزرگ اخلاق، مولى محسن كاشانى، راه‏هاى مبارزه با حسادت در دو مرحله بيان مى‏شود:

مرحله اول: تمرين بر ترتيب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگويى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تكبر، تواضع نسبت‏به او را در پيش گيرد.

مرحله دوم: ايجاد رابطه عاطفى مثبت‏بين خود و فرد مورد حسادت; به اين صورت كه وقتى حسود رفتار خود را اصلاح كند، طرف مقابل اين مساله را درك خواهد كرد و دلش نسبت‏به او نرم مى‏گردد و زمينه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى‏شود.واكنش طبيعى فرد مورد حسادت در اين هنگام، نيكى و احسان خواهد بود. بدين‏سان، حسود نيز به سمت احسان و نيكى تمايل پيدا مى‏كند و زمينه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بين رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مى‏گردد. (۳۱) اين روشى است كه - به طور كلى - قرآن كريم براى رفع كينه‏ها در روابط بين افراد پيشنهاد مى‏كند. (۳۲)

ناگفته نماند كه براى ريشه‏كن شدن حسادت، اطرافيان و اجتماع نيز وظايفى دارند و بايد به فرد كمك كنند; زمينه‏هاى بروز حسادت و رفتارهاى حسادت‏آميز را از ميان بردارند تا تلاش‏هاى شخصى هر كس براى غلبه بر هيجان حسادت به ثمر برسد و جامعه‏اى باصفا و داراى آرامش روانى مطلوب داشته باشيم.

Mr.Hidden بازدید : 113 یکشنبه 1390/07/10 نظرات (0)
به سلولهای قرمز خون مشهورند. و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل می‌دهند. سلولهایی بدون هسته و مقعر‌الطرفین هستند. در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون می‌باشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده می‌شوند. حضور گویچه‌های قرمز با اندازه‌های مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچه‌های قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیس Poikilocytosis می‌نامند. که در حالات مرضی دیده می‌شوند.

تعداد گویچه‌های قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر می‌باشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را
هماتوکریت می‌نامیم. هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد می‌باشد.

ساختمان و کار گلبولهای قرمز

گلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور از مویرگها بهم چسبیده و به صورت میله‌ای استوانه‌ای درمی‌آیند که رولکس (Rouleaux) نامیده می‌شود. شکل ویژه و انعطاف پذیری زیاد گویچه‌های قرمز را به پروتئینهای محیطی ویژه‌ای نسبت می‌دهند که به سطح داخلی غشای اریترویسیتها چسبیده‌اند. برخی از بیماریهای ارثی خون مانند کروی یا بیضی شکل بودن گویچه‌های قرمز از نقص پروتئینهای فوق ناشی می‌گردد.

غشای این سلولها همچنین حاوی رسپتورهای مربوط به
گروههای خونی می‌باشد. گویچه‌های قرمز خون حاوی مولکول پیچیده‌ای به نام هموگلوبین می‌باشد. که از یک قسمت پروتئینی به نام گلوبین و یک رنگ دانه آهن‌دار به نام «هم» تشکیل شده است. گلوبین مرکب از 4 زنجیره پلی‌پپتیدی است که به هر زنجیره یک پورفیرین آهن‌دار متصل شده است. هموگلوبین به علت داشتن آهن که در حالت احیا شده می‌باشد. می‌تواند با اکسیژن و دی‌اکسید کربن ترکیب شده و به ترتیب آهن ، هموگلوبین و کربامینو هموگلوبین تشکیل دهد.
 
هموگلوبین
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


                    
با توجه به بالا بودن فشار اکسیژن در ریه ها ، اکسی هموگلوبین در ریه‌ها تشکیل شده و پس از رسیدن به بافتها ، اکسیژن جدا شده و دی‌اکسید کربن به آن متصل می‌گردد. بدین ترتیب امکان حمل اکسیژن از
ریه به بافتها و دی‌اکسید کربن از بافتها به ریه امکان‌پذیر می‌گردد.عمر گلبولهای قرمز 120 روز می‌باشد. و پس از پایان این مدت بوسیله ماکروفاژهای طحال ، کبد و مغز استخوان فاگوسیته می‌شوند. کاهش تعداد گویچه‌های قرمز در خون را کم خونی Anemia و افزایش گویچه‌های قرمز در خون را پلی سیتمی Polycytemia می‌نامند. 

تولید گلبولهای قرمز

عمر متوسط گلبولهای قرمز خون 120 روز است برای این که میزان گلبولهای قرمز در خون ثابت بماند باید در هر ثانیه حدود یک میلیون گلبول قرمز در مغز استخوان ساخته شود. گلبولهای قرمز در دوره جنینی در کبد و طحال و گره‌های لنفاوی ساخته می‌شوند. اما در ماههای آخر دوره جنینی و پس از تولد تنها در مغز استخوان بوجود می‌آیند. در سالهای اول پس از تولد همه استخوانها گلبول قرمز می‌سازند ولی از حدود پنج سالگی به بعد تولید گلبول قرمز در استخوانهای دراز کاهش می‌یابد و سپس متوقف می‌شود و از آن به بعد بیشتر گلبولهای قرمز در مغز استخوانهای ستون مهره‌ها ، سر ، سینه و لگن تولید می‌شوند.

در مغز استخوان بافت زاینده‌ای وجود دارد که با چند تقسیم سلولی گلبولهای قرمز را می‌سازد سلولهای زاینده در ضمن این تغییرات
هسته خود را از دست می‌دهند و مقدار زیادی هموگلوبین در سیتوپلاسم خود می‌سازند. فعالیت ماهیچه‌ای ، صعود به ارتفاعات و گرم شدن هوا ، تولید گلبولهای قرمز را افزایش می‌دهند. سلولهای مولد گلبولهای قرمز در مغز استخوان نسبت به عواملی مانند اشعه‌های زیان آور مانند اشعه ایکس بسیار حساسند. و نخستین بخش بدن در مقابل اشعه ایکس که از کار می‌افتد همین بافت مغز استخوان است. کمبود ویتامین B12 ، آهن ، نیز باعث کاهش تولید گلبولهای قرمز می‌شود.

                                                 

Mr.Hidden بازدید : 540 یکشنبه 1390/07/10 نظرات (0)

اطلاعات برای بیماران

  • آزمون شمارش کامل سلول های خونی چیست؟
  • مقادیر طبیعی سلول های خونی چه تعداد است؟

آزمون شمارش کامل سلول های خونی چیست؟

 

شمارش کامل سلول های خونی محاسبه سلول های خون است. این محاسبات معمولاً با ماشین های طراحی شده‌اي مشخص مي‌شود خاص که ترکیبات مختلف خون را در کمتر از یک دقیقه تجزیه و تحلیل می کنند مشخص می شود.

 

بخش عمده شمارش کامل سلول های خونی شامل اندازه گیری غلظت گلوبول های سفید خون، گلوبول های قرمز خون و پلاکت هاست. شمارش کامل سلول های خونی که CBC نیز نامیده می شود با آزمایش ساده نمونه خونی انجام می شود.

 

مقادیر طبیعی سلول های خونی چه تعداد است؟

 

مقادیر طبیعی معمولاً شامل مقادیر زیر است:

 
  • تعداد گلوبول های سفید خون (WBC). این عدد معرف تعداد گلوبول های سفید خون در حجمی از خون است. محدوده طبیعی به میزان مختصری میان آزمایشگاه های مختلف متفاوت است اما معمولاً بین 4300 و 10800 گلوبول در هر میلی متر مکعب cmm)) است. به این عدد تعداد لوکوسیت ها نیز گفته می شود و می تواند با واحد بین المللی 109 x 4.3-10.8 در هر لیتر نیز نشان داده شود.
  • افتراق خودکار گلوبول های سفید. ماشین، درصد انواع مختلف گلوبول های سفید خون را مشخص می کند و معمولاً این سلول ها به گرانولوسیت ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل ها تقسیم می شوند.
  • تعداد گلوبول های قرمز خون (RBC). این عدد نماد تعداد گلوبول های قرمز خون در حجمی از خون است. محدوده طبیعی به میزان مختصری میان آزمایشگاه های مختلف متفاوت است اما معمولاً بین  4.2-5.9میلیون گلوبول در هر cmm در نظر گرفته می شود. به این عدد تعداد اریتروسیت ها نیز گفته می شود و می تواند با واحد بین المللی 1012 x 5.9-4.2 در هر لیتر نیز نشان داده شود.
  • هموگلوبین (Hb). میزان هموگلوبین در حجمی از خون. هموگلوبین یک مولکول پروتئینی درون گلوبول های قرمز خون است که اکسیژن حمل می کند و به خون رنگ قرمز می دهد. محدوده طبیعی هموگلوبین بین دو جنس متفاوت است و تقریباً 13-18 گرم در هر دسی لیتر برای مردان و 12-18 برای زنان است. (واحد بین المللی 11.2-8.1 میلی مول در لیتر برای مردان و 7.4-9.9 میلی مول در هر لیتر برای زنان است).
  • هماتوکریت (Hct). نسبت حجم گلوبول های قرمز به حجم کل خون. محدوده طبیعی هماتوکریت بین دو جنس متفاوت است و تقریباً 45-52% برای مردان و  37-48% برای زنان است.
  • متوسط حجم سلول (MCV). متوسط حجم یک گلوبول قرمز. این عدد با میزان هماتوکریت و تعداد گلوبول های قرمز محاسبه می شود. محدوده طبیعی 86-98 فمتولیتر است.
  • متوسط هموگلوبین سلول (MCH). میانگین میزان هموگلوبین در یک گلوبول قرمز متوسط. این عدد با اندازه گیری میزان هموگلوبین و تعداد گلوبول های قرمز محاسبه می شود. محدوده طبیعی 27-32 پیکوگرم است.
  • متوسط غلظت هموگلوبین سلولی MCHC)). متوسط غلظت هموگلوبین در حجمی از گلوبول های قرمز. این عدد با اندازه گیری میزان هموگلوبین و هماتوکریت محاسبه می شود. محدوده طبیعی %32-36 است.
  • گستره توزیع گلوبول های قرمز (RDW). میزان تغییر اندازه گلوبول های قرمز. اعداد بالاتر از محدوده طبیعی نشان دهنده تغییر بیشتر در اندازه گلوبول ها است. محدوده طبیعی 11-15 است.
  • تعداد پلاکت ها. تعداد پلاکت ها در حجمی از خون. پلاکت ها سلول های کاملی نیستند و در حقیقت قطعاتی از سیتوپلاسم سلولی هستند که در مغز استخوان یافت شده و مگاکاریوسیت نامیده می شود. پلاکت ها نقش حیاتی در لخته شدن خون بازی می کنند. محدوده طبیعی به میزان مختصری میان آزمایشگاه های مختلف متفاوت است اما معمولاً در محدوده 400000-150000 در هر میلی متر مکعب است ((150-400 x 109/liter.
Mr.Hidden بازدید : 143 جمعه 1390/07/08 نظرات (0)
3 مارس مصادف با تولد الكساندر گراهام بل، مخترع اسكاتلندي تلفن بود. شايد اگر يك روز تلفن خونمون قطع بشه، تازه پي به وجود پراهميت اين وسيله مي‌بريم. تا اسم گراهام بل مي‌آيد، من ياد كارتوني مي‌افتم كه زمان كودكي از تلويزيون درباره زندگينامه بل پخش مي‌شد.

گراهام بل

تولد و داستان اولين اختراع

در 3 مارس 1847 در ادينبورگ اسكاتلند كودكي به دنيا آمد كه بعدها نامش همواره با يك كلمه عجين شد. تلفن!

خيلي فكر مي كردند شايد قسمت است كه پسران خانواده پروفسور الكساندر ملويل بل همگي بر اثر سل بميرند ولي گراهام عمرش به دنيا بود. گراهام كوچولو از سن 10 سالگي شروع  به ايراد گرفتن از اسمش كرد. شايد او هم يك اسم سه قسمتي دوست داشت چرا كه در 11 سالگي پدرش را راضي كرد كه نام او را الكساندر گراهام نام نهد. اما تا آخر عمر همه او را با نام الك مي شناختند.

شايد اگر John Herdman آنها را نصيحت نمي كرد كه به كارهاي مفيد پبردازند ما امروز تلفن نداشتيم. بل كوچك بعد از توبيخ شدن توسط همسايه خودشان ، جان ، به فكر كمك كردن به او افتاد. آن زمان جان در فكر پيدا كردن راهي براي تسهيل آسياب كردن گندم بود. كليد در دستان كودك كنجكاو قصه ما بود. الكساندر يك ماشين ساخت كه به وسيله پدال ، گندم را آسياب مي كرد. كار در كارگاه كوچكي كه جان راه انداخته بود آغاز شد

الكساندر استعدادهاي ديگري هم داشت. او به سرعت خود را در زمينه هنر و شعر نشان داد. با تشويق هاي مادر و آموزشهاي غير رسمي او سريعا الكساندر به استادي در خانواده بل تبديل شد. ديگر همه او را به نام پيانيست خانواده بل مي شناختند. به همين خاطر اكساندر روز به روز به مادر خود وابسته تر مي شد. هر روز بيشتر از روز قبل!

گراهام بل

مادر ناشنوا مي شود

از سن 12 سالگي مادر الكساندر رو به ناشنوايي گذارد. هر روز بر ميزان ناشنوايي مادر اضافه مي شد. الكساندر بسيار از اين واقعه تحت تاثير قرار گرفت. مادر براي او ارزش بسيار بالايي داشت. بل كوچك شروع به يادگرفتن يك زبان انگشتي كرد كه باعث شد بتواند صحبتها را به مادر انتقال دهد. كم كم او موفق شد يك نوع تكنيك خاص ايجاد كند كه با صداهاي خاصي  را به راحتي به مادر مفاهيم را منتقل كند. كم كم علاقه به مادر ، الكساندر را به يك مبحث علاقه مند كرد. صدا شناسي!

كلا بايد خانواده بل را خانواده سخنوران دانست. پدربزرگ و عمو پدر همه از اساتيد سخنوري بريتانيا بودند. پدر رساله اي درباره اصئل سخن با كرو لالها نوشت كه در زمان خود يك رساله انقلابي بود. چه كسي مي توانست بهتر از الكساندر نشان دهنده عملي بودن اين رساله باشد؟ لب خواني آموزش داده شده در اين كتاب به الكساندر هم ياد داده شد و هر جا كه الكساندر قدرت خود را در لب خواني به نمايش مي گذارد همه در بهت و حيرت فرو مي رفتند. لب خواني زباني مانند سانسكريت باعث جاودانگي لب خواني شد!

 دستگاهي كه صدا توليد مي كرد

بعد از تحصيلات در كالج بود كه اكساندر يك چيز عجيب شنيد. شخصي به نام بارون ولفگانگ فون كمپلن دستگاهي براي شبيه سازي صداي انسان ساخته است. الكساندر جوان سريعا كتابي از فون كمپلن را يافت و دست به ترجمه آلماني به انگليسي كتاب زد. بعد از ترجمه بسيار سخت كتاب آنها شروع به ساخت دستگاه كردند. در اين قضيه برادر بزرگتر الكساندر يعني ملويل هم به او كمك مي كرد. قسمتهايي مانند ناي، گلو، شش و لب به سختي ساخته شد اما هنوز يك مشكل براي دريافت جايزه اي كه پدر تعيين كرده بود وجود داشت. پدرشان گفته بود يك جايزه بزرگ براي آنها تدارك ديده است كه اگر بتوانند چنين كاري را بكنند به آنها خواهد داد. ساختن جمجمه اي كه بتواند حتي چند كلمه صدا را توليد كند بسيار طاقتفرسا بود. آنها بعد از هزاران بار تلاش توانست جمله “How are you grandma?” را بيان كنند. البته نتيجه يك ذره اشكال داشت. شايد اگر كسي جمله “Ow ah oo ga ma ma.” را مي شنيد اصلا متوجه منظور نمي شد اما اين براي اكساندر 19 ساله تازه شروع راه بود!

 خانواده اي كه نابود شد

در 1865 وقتي خانواده به لندن مهاجرت كرد الكساندر به دفتر كارش رفت و تمام مدت را بر روي آزمايشهاي خود كار كرد. تمام پاييز و زمستان او بر روي پروژه هايش كار مي كرد و همينطور سلامتي اش رو به تحليل مي رفت. از آن طرف برادر كوچكش ادوارد با درد سل دست و پنجه نرم مي كرد. الكساندر سال بعد كاملا حالش خوب شد ولي هميشه شانس با انسان يار نيست. ادوارد آنقدر خوش شانس نبود.

در سال 1867 بل به خانه بازگشت و بر روي امتحانات مدرك دانشگاهيش كار كرد. زماني كه به خانه بازگشت برادر بزرگترش ملويل ازدواج كرده بود و مستقل شد. در سال 1870 ملويل هم به دست سل به برادرش ادوارد پيوست.

در همان سال الكساندر با بيوه ملويل و والدينش به كانادا مهاجرت كرد. در يك زمين 10.5 هكتاري كه در كانادا خريدند يك مزرعه ساختند. در مزرعه يك جايي هم ساخته شد. يك كارگاه براي آزمايشهايي براي كار با ناشنوايان.

او پيانويي طراحي كرد كه مي توانست موزيكش را به وسيله الكتريسيته منتقل كند.او سعي كرد وسيله اي بسازد كه نه تنها نتهاي موسيقي،بلكه كلمه هاي سخنراني را نيز ارسال كند. اما داستان اصلي از سال 1874 شروع شد. در تابستان بل كار خود را بر روي ساخت صدانگار شروع كرد. صدا نگار صداي برخورد يك ضربه را كه براي آزمايش به يك شيشه زده مي شد را توسط يك قلم بر روي يك ورقه ثبت كند. اين كار با يك سري از اشكال نشان داده مي شد ( مسلما همه ما چنين چيزهايي ديده ايم). در آن سال خطوط تلگراف با يك ترافيك عجيب دست به گريبان بود. بايد راه ديگري پيدا مي شد.

داستان شروع يك دوران

الكساندر يك شب تا دير وقت مشغول كار بود كه ناگهان يك باتري واژگون مي‌شود و اسيد سولفوريك آن روي لباسهاي او مي‌ريزد. بل با عصبانيت معاونش را صدا مي‌كند در حاليكه او در كارگاه زير شيرواني بود و در وضع عادي صدا به او نمي‌رسيد، ولي وجود يك سيم تلگراف كه از كارگاه زير شيرواني تا داخل اطاق خواب بل در طبقه پايين امتداد داشت باعث شد كه معاونش صداي او را بشنود. اين سيم براي انتقال اصوات نتهاي پيانو توسط الكساندر ساخته شده بود. توماس واتسون معاون بل بعد از تقريبا 40 سال اين حادثه را اينطور بازگو مي‌كند. برعكس اولين پيام تلگرافي مورس كه با جمله مقدس آنچه خدا اراده كرده است، شروع شد.

اولين تلفن ساخت گراهام بل

اولين پيام تلفني بل با اين جمله آقاي واتسون بيا اينجا با تو كار دارم آغاز گرديد. شايد اگر گراهام بل مي‌دانست كه در آستانه يك اختراع بزرگي است اولين پيام خود را با يك جمله جالبي شروع مي‌كرد. آن جمله تاريخي البته اولين جمله كامل بود كه از طريق سيم ارسال شده بود.

“Mr Watson - Come here - I want to see you”

 

داستان بل ادامه دارد. در ادامه اين داستان بارها شاهد اختراعهاي جالبي از بل خواهيم بود. اتفاقاتي كه ديگر براي الكساندر عجيب نبود. او در 29 سالگي تلفن را اختراع كرده بود و ديگر اختراع كردن به جزئي از روحيه او تبديل شده بود.

تعداد صفحات : 24

درباره ما
بهترین دانستنی ها-جدیدترین مطالب - و ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • مدیر سایت

    با عرض سلام خدمت بازدیدکنندگان عزیز.

    برای بالا بردن سطح سایت نظر و عضویت یادتون نره!!!

    نویسنده سایت: Mr.Hidden

    تبلیغات

    آمار سایت
  • کل مطالب : 236
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 98
  • بازدید ماه : 543
  • بازدید سال : 4,135
  • بازدید کلی : 109,578
  • کدهای اختصاصی


    ساعت ساعت ساعت فلش

    .

    دانستنی ها

    دانستنی ها

    فال حافظ

    .

    دکتر علی شریعتی تصادفی

    دکتر علی شریعتی تصادفی


    مترجم سایت

    مترجم سایت

    mouse code

    كد ماوس